گل بومادران
?مادر دختری، چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش میبست و به دنبال گوسفندها به دشت و کوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از برهها را با خود میبرد! چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی میگذارد و… بیشتر »
نظر دهید »