آرزو
?چند نفر از پلی عبور می کردند که ناگهان دو نفر به داخل رودخانه خروشان افتادند .
?همه در کنار رودخانه جمع شدند تا شاید بتوانند بهشون کمک رسانند… ولی وقتی دیدند شدت آب آنقدر زیاد است ، که نمی شه براشون کاری کرد …
به آن دو نفر گفتند که امکان نجاتتون وجود نداره ! و شما به زودی خواهید مرد !!!
در ابتدا آن دو مرد این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از آب بیرون بیایند
❗️اما همه دائما به آنها می گفتند که تلاش تون بی فایده هست و شما خواهید مرد !!!
✳️پس از مدتی یکی از دو نفر دست از تلاش برداشت و جریان آب او را با خود برد. اما شخص دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از آب تلاش می کرد …
‼️بیرونی ها همچنان فریاد می زدند که تلاشت بی فایده هست … اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از رودخانه خروشان خارج شد . وقتی که از آب بیرون آمد ، معلوم شد که مرد نا شنواست
در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند !
✨« ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند »✨