سماجت در خانه خدا
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
❤️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
❤️ هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود.
❤️ تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو ، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
❤️ بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.
❤️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:شما بخوانید مرا، من مستجاب می کنم دعایتان را.
در مسیر زندگی
نه هر کو بر فراز منبر آید
«سلونی» گفتن از وی در خور آید
«سلونی » گفتن از ذاتیست در خور
که شهر علم احمد را بود در
علی عالیالشان مقصد کل
به ذیلش جمله را دست توسل
وحشی بافقی
امام علی علیه السلام
أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلأََنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الأَْرْضِ قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَهٌ تَطَأُ فِي خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بِأَحْلاَمِ قَوْمِهَا
مردم از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد، كه من راه هاي آسمان را بهتر از راه هاي زمين مي دانم،پيش از آنكه فتنه اي(پديدار شود) كه همچون شتربي صاحب گام بردارد، و مهار خود پايمال كند مردمان را بكوبد و بيازارد، و عقل صاحب خردان راببرد و در حيرتشان گذارد.
جاده لغزنده است
???????????????
*چقدر زیباست روی تابلویی* *بنویسیم* :
*جاده لغزنده است*
*دشمنان مشغول کارند!*
*با احتیاط برانید*
*سبقت ممنوع…*
دیر رسیدن به پست و مقام
*بهتر از هرگز نرسیدن به “امام” است..*
*حداکثر سرعت بیشتر از سرعت “ولی فقیه” نباشد*
*اگر پشتیبان “ولایت فقیه” نیستید لااقل کمربند “دشمن” را نبندید!*
*دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع*
با دنده لج حرکت نکنید و
*با وضو وارد شوید*
*این جاده مطهر به خون شهداست*
علامه حسن زاده آملی:
*گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است*
لقمه حرام
آوردهاند روزی شریک بن عبدالله
بر خلیفه عباسی وارد شد.
خلیفه بدو گفت از بین این ۳ کار، موظفی یکی را اختیار کنی. شریک بن عبدالله پرسید کدام ۳؟
خلیفه گفت
یا تو را به منصب قضاوت از طرف خود منصوب کنم
یا تعلیم فرزندم را به عهده گیری
و یا لااقل در ضیافت ما شرف حضور داشته افتخار هم غذا شدنت را به ما بدهی.
شریک بن عبدالله با خود اندیشه کرد که قاضی شدن از طرف این خلیفه و تربیت اولادش بلاشک همیاری ظالم است و حرام. پس عرضه داشت والاحضرتا گویی سومی از همه سهلتر است!
آنگاه خلیفه او را نگاه داشت و به طباخ باشی فرمان بداد که خوراک مغز آمیخته با شکر و عسل برای مهمان ویژه دربار فراهم سازد.
شریک وارد مهمانسرای دربار شد و غذای حرام دربار را به کام خود کشید. هنوز لقمهها از عهده سیر کردن شریک برنیامده بودند که طباخ باشی رو به خلیفه کرد و گفت این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز روی رستگاری را نخواهد دید.
به نقل فضل ابن ربیع بعد از این ماجرا شریک بن عبدالله هم به تعلیم فرزندان خلیفه پرداخت و هم منصب قضاوت را پذیرفت.
در مسیر بندگی
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
حافظ
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«کأنی بالقائم علی منبرالکوفه فهو قد لبس درع رسول الله صل الله علیه وآله»؛ - وذکر أحواله إلی ان قال- : « ولا یبقی مومن ألا دخلت علیه الفرحه فی قبره و ذلک حین یتزاورون فی قبورهم و یتباشرون بقیام القائم علیه السلام»
گویا قائم علیه السلام را می بینم که بر فراز منبر کوفه نشسته است و زره رسول خدا (صل الله علیه وآله) را بر تن دارد.» - آن گاه برخی از حالات حضرتش را بازگو کرد - و در ادامه فرمود: «هیچ مومنی در قبرش نمی ماند، مگرآن که آن شادی و سرور در قبرش وارد می شود؛ به گونه ای که مردگان به دیدار یکدیگر می روند و ظهور حضرتش را به هم تبریک می گویند.»
سفینه البحار صفحه 485