یاران وفادار
یکی از علمای بزرگ شیعه می گوید: من از هنگامی که خواندم یا شنیدم که امام حسین (ع) درشب عاشورا فرمود: من اصحابی بهتر و با وفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم در این حرف دچار تردید شدم و نمی توانستم بپذیرم که این سخن از اباعبداللَّه (ع) باشد،
زیرا با خود می اندیشیدم که اصحاب آن حضرت خیلی هنر نکردند خوب امام حسین است و ریحانه پیغمبر و امام زمان و فرزند علی (ع) و زهرای اطهر است هر مسلمان عادی هم اگر امام حسین (ع) را در این وضع میدید او را یاری می کرد و آنها که یاری کردند بنابر این خیلی هم قهرمانی به خرج ندادند و آنها که یاری نکردند خیلی آدمهای پست و بدی بودند.
پس از مدتی که در این فکر بودم خداوند متعال انگار می خواست مرا از این غفلت و جهالت و اشتباه بیرون بیاورد لذا شبی در عالم رویا دیدم صحنه کربلاست. من هم در خدمت ابا عبداللَّه (ع) آماده ام خدمت حضرت رفتم سلام کردم گفتم: یابن رسول اللَّه من برای یاری شما آمده ام. امام (ع) فرمود به موقع به تو دستور می دهم.
کم کم وقت نماز فرا رسید (همانطور که در کتب مقتل خوانده بودیم که سعید بن عبداللَّه حنفی و افراد دیگری آمدند خود را سپر ابا عبداللَّه قرار دادند تا ایشان نماز بخوانند) حضرت به من نیز فرمود: ما می خواهیم هم اکنون نماز بخوانیم تو در اینجا بایست تاوقتی که دشمن تیراندازی می کند مانع از رسیدن تیر دشمن بشوی.
گفتم: می ایستم، پس جلوی حضرت ایستادم. و حضرت مشغول نماز شدند، ناگهان دیدم یک تیر به سرعت به طرف حضرت می آید تا نزدیک من شد بی اختیار خود را خم کردم ناگاه تیر به بدن مقدّس ابا عبداللَّه (ع) اصابت کرد در عالم رویا گفتم: استغفراللَّه ربی واتوب الیه، عجب کار بدی شد دیگر نمی گذارم تکرار شود دفعه دوّم تیری آمد تا نزدیک من شد خم شدم باز به حضرت خورد! دفعه سوّم و چهارم هم به همین صورت خود را خم کردم و به آن جناب اصابت کرد.
ناگهان دیدم حضرت تبسمی نمود و فرمود: «ما رایت اصحاباً ابرُ و اوفی من اصحابی: اصحابی بهتر و با وفاتر از اصحاب خودم پیدا نکردم.»
فورا به خودم آمدم و فهمیدم این که آدم در میان خانه بنشیند و بگوید: «یالیتنا کنا معک فنفوز فوزا عظیما: ای کاش ما هم با تو بودیم و به این رستگار ی بزرگ نائل می شدیم» کار آسانی است و گرنه اگر پای عمل به میان آید آن وقت معلوم می شود که دیندار واقعی کیست! و کی مرد عمل است و چه کسی مرد حرف و زبان. ولی اصحاب اباعبد اللَّه امتحان خود را خوب پس دادند و ثابت کردند که در عزم و رزم خویش محکم و پایدار هستند.
? #گفتارهای_معنوی، ص 239 و 240
✍ علامه شهید مرتضی مطهری
غارت
? بخشی از غارت خیام، در بیان جانسوز دختر امام حسین علیه السلام. ( آجرک الله یاصاحب الزمان )?????????
▪️فاطمه صغرا گوید: من بعد از شهادت پدر بزرگوار خود مدهوش و حيران بر در خيمه ايستاده بودم. پدر و برادران و خويشان خود را در ميان خاك و خون مى ديدم و در احوال خود متفكّر بودم كه اشقياى بنى اميّه با ما چه خواهند كرد. آيا خواهند كشت يا اسير خواهند كرد؟ ناگاه ديدم سواره اى پيدا شد و نيزه در دست داشت، و بر پشت زنان مى زد و ايشان مى گريختند و آنچه داشتند غارت مى كرد و ايشان فرياد مى كردند كه: وا جدّاه وا أبتا وا عليّا وا قلّة ناصراه وا حسيناه، آيا مسلمانى در ميان اين گروه نيست كه ما را يارى كند؟ آيا مؤمنى در ميان اين جماعت نيست كه ما را پناه دهد؟ من از مشاهده اين حال بر خود لرزيدم و عمّه هاى خود را مى جستم كه بر ايشان پناه برم. ناگاه ديدم كه نظر آن لعين بر من افتاد و من گريختم. ناگاه ديدم كه سنان نيزه اش بر ميان كتف من آمد و بر صورت افتادم. پس گوش مرا دريد و گوشواره مرا برداشت، و مقنعه از سر من كشيد، و مرا گذاشت و متوجّه خيمهها شد، و من بيهوش شدم. چون به هوش آمدم ديدم عمّهام بر سر من نشسته و مى گريد. گفت: برخيز كه برويم و ببينيم كه بر سر ساير دختران و برادر بيمار تو چه آمد. گفتم: اى عمّه چادرى از براى من نيست. گفت: من نيز مثل توام. چون به خيمه در آمديم ديديم كه همه اسباب را غارت كرده اند، و برادرم امام زين العابدين عليه السّلام از بيمارى و تشنگى بر رو افتاده و بر احوال ما مى گريد.
? جلاء العیون ص ۹۳
◼️جهت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولی عصر ارواحنافداه صلوات ◼️
کربلا درس مذاکره
? آیا کربلا #درس_مذاکره است؟!
✍? #محسن_خاکی
?بسیاری از طرفداران مذاکره با غرب و به خصوص آمریکا، برای وجاهتبخشی به تفکر خود تلاش میکنند از زمینهها و بنمایههای مذهبی جامعهی ایرانی استفاده کرده و حتی در وجه افراطی آن، نهضت امام حسین (ع) را به گونهای تفسیر میکنند که از آن مذاکره با استکبار و دشمن فهمیده میشود؛ این در حالی است که نهتنها در واقعهی کربلا، بلکه در هیچ نقطهی تاریخی دیگری، اولیاء دینی در صورت وجود کمترین امکان گزینهی مقاومت و پایداری، هرگز به مذاکره با دشمن فکر نکردهاند.
? در نهضت عاشورا، اگر حسینبنعلی (ع) اهل مذاکره با دشمن میبود یا بنایی برای آن داشت، در ابتدای نهضت که «ولیدبنعتبه» از سوی یزیدبنمعاویه از امام (ع) درخواست بیعت کرد، میتوانست با درنظر گرفتن مبنای «بُرد ـ بُرد» از خلیفهی اموی درخواست حکومت بر یکی از ولایات و بلاد اسلامی را نماید. بدیهی است که برای #یزید بسیار مطلوب است که امام (ع) به یکی از کارگزاران حکومتش بدل شود و مهر تأییدی بر خلافت غاصبانهاش بزند. در این فرض امام (ع) به حیات مادیاش ادامه میداد؛ کشته نمیشد، امّا مشروعیتبخشِ خلافت نامشروع یزید میشد.
? پس از خروج امام (ع) از مدینه بدون بیعت با یزید، در مکه نیز همین امکان مصالحه برای امام با نمایندگان یزید فراهم است. پرواضح است که برای دستگاه استکبار، معامله با امام، هزینههای بسیار کمتری از قتل پسر پیامبر (ص) دارد؛ شیوهای که حکومت #بنیامیه دربارهی #امام_مجتبی (ع) به کار برد و حتی پس از اشغال نظامی #کوفه (پایتخت) بازهم مصالحهی با امام حسن را بر قتل امام ترجیح داد. در آن شرایط امام مجتبی در شرایطی تن به مصالحه یا مذاکره میدهد که بخش اعظم سپاه در نخیله کوفه و تتمهی آن در سایر بلاد به دلیل خیانت فرماندهان و نخبگان، مضمحل شده است.
?در نهضت عاشورا نیز قرائت متقن تاریخی نشان میدهد که سپاه کوفه مأموریت داشته است تا از امام حسین (ع) با تطمیع، مذاکره یا زور و اکراه بیعت بگیرد؛ امّا #شهادت امام (ع) و اهلبیت مطهر او نشان میدهد که کوچکترین نشانی از مذاکره و معاملهی مدّ نظر غربگرایان وجود ندارد؛ هرچند حسین (ع) به حکم امامت و هدایت بارها به نصیحت و مذمت نیروهای دشمن در کربلا اقدام فرمود و این وظیفهی هدایت، هرگز نشانی از مذاکره و معامله ندارد.
علت ماندگاری قیام امام حسین علیه السلام
◼علت ماندگاری قیام امام حسین( ع)
شب عاشورا که مصادف با شب شهادت امام حسین(ع) است، دارای آداب و اعمالی است که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در روایات نسبت به آن توجه داشته اند و برای هر کدام از این آداب ثمراتی بر شمرده اند.
?عاشورا علت ماندگاری قیام امام حسین(ع )
? پیامبر اکرم(ص) در روایتی در موردعاشورا فرموده اند:
((مَنْ صَلَّى لَیْلَةَ عَاشُورَاءَ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ مِنْ آخِرِ اللَّیْلِ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِوَ آیَةِ الْکُرْسِیِّ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ الْمُعَوِّذَتَیْنِ عَشْراً عَشْراً فَإِذَا سَلَّمَ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَةَ مَرَّةٍ بَنَى اللَّهُ لَهُ فِی الْجَنَّةِ مِائَةَ أَلْفِ أَلْفِ قَصْرٍ …))
هر کس در شب عاشورا در آخر شب، چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت فاتحة الکتاب (سورهى حمد) ، و ١ بار آیة الکرسى و ١ بار سوره «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» و 10 بار «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلْفَلَقِ» و ١ بار سورهى «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ اَلنّاسِ» و بعد از سلام نماز ١ بار سوره «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» را قرائت کند، خداوند متعال در بهشت یک صد میلیون شهر از نور براى او بنا میکند.
?همچنین امیرالمؤمنین(ع) ضمن روایتی شیعیان را نسبت به پاسداشت شب عاشورا متذکر شدند و فرمودند:
(( إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُحَافِظَ عَلَى لَیْلَةِ الْفِطْرِ وَ لَیْلَةِ النَّحْرِ- وَ أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ- وَ لَیْلَةِ عَاشُورَاءَ وَ أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ رَجَبٍ- وَ لَیْلَةِ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَافْعَلْ وَ أَکْثِرْ فِیهِنَّ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الصَّلَاةِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ))
اگر میتوانی بر چهار شب محافظت کن: شب فطر و قربان، شب اول محرم، شب عاشورا و شب اول رجب و شب نیمه شعبان و در آنها دعا و نماز و تلاوت قرآن زیاد داشته باش.
?نیز شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان درباره شب عاشورا آدابی نوشته است که عبارتند از:
چهار رکعت در آخر شب : در هر رکعت بعد از حمد هر یک از آیة الکرسى و توحید و فَلَق و ناس را ده مرتبه خوانده و بعد از سلام صد مرتبه توحید بخوانید.
?حضور در کربلا:
اگر کسى را توفیق شد و در این شب در کربلا باشد ، زیارت امام حسین علیهالسلام را بخواند و تا صبح بَیتوته کند (درحرم بماند) خدا او را به خون امام حسین علیهالسلام آغشته کرده و در جمله شهدا با آن حضرت محشور فرماید.
? فضیلت شب عاشورا وبزرگداشت آن بعد ازشهادت امام حسین ع است که باعث شده است درطول تاریخ عاشوراماندگار شود .
حدیث معروف :
(( کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا ))
هر روزی عاشورا و هر زمینی کربلاست.بر روز شمار شدن عاشورا افزوده است. خانگی شدن عزای امام حسین ع در طول سالها ویاد مصائب امام حسین ع در مناسبتها مثل مجالس ترحیم وحتی جشنهاوغیره این ماندگاری را نهادینه کرده است .
پس اینکه امام راحل فرمود :
ماهرچه داریم ازمحرم و عاشوراست در واقع ازبزرگداشت ویادواره شهدای کربلاست که از گذشتگان به ما رسیده است.
نه ثروت نه فقر
✨﷽✨
✅نه ثروت، تکریم است و نه فقر، اهانت!
✍آیت الله العظمی جوادی آملی:
هر چيزی که در دنيا ذات أقدس الهي مقرّر کرد، يک آزمون است؛ در سوره مبارکه «فجر» چند بار اين آيه مطرح شد، کساني که وضع ماليشان خوب است خيال ميکنند که خدا اينها را گرامي داشت، برخيها خيال ميکنند آنها که وضع ماليشان خوب نيست، خدا به اينها اهانت کرده است؛ در صورتی که نه آن درست است، نه اين درست است.
﴿فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ٭ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ ٭ كَلاَّ﴾، هر دو ابتلاء است.
خداوند می فرماید آنها که مبتلا به ثروت هستند، ما آنها را آزموديم، آنها که مبتلا به فقر هستند، ما آنها را آزموديم. هر دو ابتلاء است. افرادي که سالم هستند در خانهها زندگي ميکنند، مبتلا به سلامت هستند. آنها که در بستر بيماري بيمارستان هستند، مبتلا به مرض هستند. نه آن تکريم است، نه اين اهانت. نه سرمايهدار مکرّم است، نه تهيدست تحقير شده. إکرام در قيامت روشن ميشود: «إنَّ الْغِنَی وَ الْفَقْرِ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللهِ»
?جلسه درس تفسیر۲۰ اسفند۹۷