داستان کوتاه
✅دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند :كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت : (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:(( درست نیست كه ما همه چیزرا نصف كنیم.من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند.
?خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود… از “خوب” به “بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت
اگر کارد به استخوانت رسیده
✍مرحوم علامه مجلسی نقل میکند:
فردی به نام “ابوالوفای شیرازی” در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند .حضرت میفرمایند: اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو:"یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ” “الغَوثَ اَدرِکنی"(مهدی جان؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس)
ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟گفتم: “به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان”
? سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: “اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم…". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
? بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
حاکم عادل!!
?روزگاری در یک جایی مردی برای
دزدی از دیوار خانه ای بالا رفت
و خواست از پنجره وارد شود که
پنجره کنده شد و دزد به زمین افتاد
و پایش شکست.
شکایت نزد حاکم عادل برد.
حاکم صاحبخانه را خواست و گفت:
چرا “پنجره” سُست بوده که این بندهٔ
خدا از طلب روزی خود و سهم خود
باز مانَد و صدمه ببینَد!
مرد گفت:
نجار پنجره را سست
ساخته است،
من بیگناهم.
حاکم نجار را خواست و عتاب کرد.
نجار گفت:
من پنجره را محکم ساختم،
بنّا آن را خوب نصب نکرده!
حاکم بنّا را خواست
و علت را جویا شد.
بنّا گفت:
مصالح فروش مصالحِ نامناسب
فروخته است!
حاکم مصالح فروش را خواست.
او که نتوانست دیگری را مقصر نشان
دهد،محکوم شد و حاکم فرمود
دارش بزنند!
وقتی مصالح فروش را پای چوبه دار
بردند،چون قدش کوتاه بود به طنابِ
دار نمیرسید.
موضوع را به حاکم گفتند.
فرمود:
یک نفر که قدش بلند است پیدا کنید
و اعدامش کنید تا موضوع ختم به
خیر شود و صدای کسی در نیاید
مسیر بندگی
ز دست ما نیاید هیچ طاعت
همین ماییم و امّید شفاعت
شفاعت کن دری بگشای بر ما
گر این در بسته گردد وای بر ما
? قال الصادق(ع): «نُمجِّد ربَّنا، و نُصلّی علی نبیِّنا، و نشفَعُ لشیعتِنا فلایردُّنا ربُّنا؛
امام صادق(ع): ما پروردگارمان را تمجید می کنیم و بر پیامبرمان درود و سلام می فرستیم، و برای شیعیانمان شفاعت می کنیم، و خداوند نیز درخواست ما را ردّ نمی کند.»
? منبع:
(بحار الانوار، ج 8 ، ص 41)
?
حرز امام جواد علیه السلام
در بین ادعیه و احراز رسیده از معصومین ، مشهورترین و معروفترین حرز برای دفع بلاهای ارضی و سماوی ؛ حرز امام جواد علیه السلام است.
امام جواد فرمود : خود را به این دعا ،حرز کن که اگر همه اهل زمین علیه تو قیام کنند ،از همه آنها ایمن باشی.
با توجه به متن حرز امام جواد ، می توان از مصادیق دفع بلا ، مواردی را نام برد از جمله : دور شدن نگاه و زبان سوء دشمن ، دفع شرور مردم و سلاطین و شیاطین و جنیان و غولان ، دفع چشم زخم ، دفع سحر و جادو ، حفظ از فریب و دشمنی و حیله ، حفظ از جراحت و فساد و غرق شدن و هلاکت و شکست خوردن، حفظ آبرو ، حفظ از قتل و انتقام و قطع شدن ، حفظ از بیماری و ناخوشی و آزار، حفظ از فقر و گرسنگی و عطش ، حفظ از وسوسه، حفظ از نقصان در دین و معیشت در زندگی و…
در سالیان نه چندان دور ، شهرت حرز امام جواد و همراه داشتن آن در میان شیعیان و ایرانیان چنان متداول و همه گیر بوده که
✅«حرز جواد کسی بودن» و
✅«حرز جواد خود کردن» به معنای پیوسته با او بودن و همیشه کسی را همراه خود کردن ، ضرب المثل شده است به گونه ای که وقتی میخواستند بگویند کسی یا چیزی همیشه همراه فردی هست می گفتند گویا حرز جوادش هست که همیشه همراهش است .
حرز امام جواد را
✅سید بن طاووس در کتاب شریف مهج الدعوات و منهج العبادات ص ۳۹ آورده که مرحوم مجلسی نیز در بحار الانوار، ج ۹۱ ، ص ۳۵۴ حرز مذکور را از ایشان نقل کرده است که روایت فوق روایتی با سند صحیح و معتبر می باشد . لذا خواندن و به همراه داشتن حرز امام جواد علیه السلام خیلی خوب و موثر است و نیز توسط علما سفارش زیادی شده است که به تعدادی از این سفارشات اشاره می کنیم :
?سید بن طاووس : روایت است به برکت این حرز ، مامون در همه ی جنگ های با روم پیروز شد .
?علامه مجلسی : سحر به عوذات ( دعاهای ماثور مثل دعای حرز امام جواد) و آیات و توکل بر خدا دفع میشود .
?علامه سید بحر العلوم : حدیث حرز امام جواد (ع) مشهور است و مؤید جواز گذاشتن دعا در قاب نقره ای است.
?آیت الله سید علی قاضی: یکی از سه توصیه مرحوم قاضی در مورد ختومات : اول : حرز امام جواد عليهالسلام كه بايد به بازو بسته شود و خاصيت آن، (خصوصا براي باطلكردن سحر و طلسم) فقط در صورت بستهشدن به بازوی راست است .
?✅آیت الله بهجت : رای جلوگیری از چشم زخم یا باطل شدن سحر همراه داشتن حرز امام جواد مفید است.
?آیت الله خرازی : یادم می آید که حتی از قبل انقلاب این حرز بین بزرگان معروف و مشهور بود .
?مرحوم آیت الله بهاءالدینی: دیدم که فردی با سنگ بزرگ بر سر فردی زد ولی اتفاقی برای آن فرد نیفتاد زیرا حرز امام جواد همراه او بود.